مروری , سریع , بر جریانات , جامعه , شناسی ,
بخش 5
هنوز امیل دورکیم و گئورگ زیمل و حتی کارل مارکس زنده بودند که "ماکس وبر" (1864-1920) به دنیا آمد و با نبوغی که داشت تلاشهای فکری آنها را خواند و در نهایت تراوشات ذهنی خود را ارائه کرد که بواقع امر نه فقط هیچ کم از آنها نگذاشت بلکه در مواردی بیش از آنها هم به میان نهاد؛ او هم همچون اسلافش به جامعه , و نظام سرمایهداری حاکم بر آن پرداخت اما الزاما نه از سنت اثباتی که کنت کاشت و نه از سنت انتقادی که مارکس داشت و نه از سنت کارکردی که دورکیم پایه گذاشت بلکه در قالب سنتی که در واکنش به همۀ این سنتها شکل گرفت و خود عنوان خاص "سنت تفهمی" متعلق بنام خود گرفت. معانی و مفاهیم و مباحث بسیاری از این طریق وارد ادبیات جامعه شناسی , شد و به آن غنایی بینظیر بخشید. او تلاش اسلاف خود را همه"تبیین" خواند که از آن علوم طبیعی بود و هیچ به درد علوم انسانی نمیخورد و بجای آن "تفهم" را مبنای مبنای کار جامعهشناس قرار داد و بر این پایه جامعه شناسی را "علم تفهمی کنش اجتماعی" [ریمون آرون، ص 567] خواند برای این مهم یعنی فهم زندگی اجتماعی بشر آنگونه که هست است باید به درک تفسیرهای ذهنی افراد پرداخت [ارمکی، 260] هم از این روست که "جامعه شناسی تفسیری" سنت خاص وبری تلقی میشود.
@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology
شش راهبرد برای تلفیق روشها در پژوهشهای علوم اجتماعی...
ما را در سایت شش راهبرد برای تلفیق روشها در پژوهشهای علوم اجتماعی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : orientalsociology بازدید : 158 تاريخ : پنجشنبه 29 آذر 1397 ساعت: 17:04