مروری , سریع , بر جریانات , جامعه , شناسی ,
بخش 2
نظریهپردازی در خصوص جامعه , از نوع صنعتیاش با کارل مارکس (1818-1883) آغاز شد، مارکسی که نه کنت و نه جامعه شناسی ,اش هیچیک را قبول نداشت _ خودش را "خلوضع" و علماش را هم "خزعبلات" مینامید، اما هر چه هست جامعه شناسی، هم او و هم محصول نظریاش مارکسیسم هر دو را قبول دارد - دستکم در زمرۀ کسانی که بقول ریتزر جامعهشناس نیستند اما در حوزۀ جامعه شناسی مهم تلقی میشوند! مارکس بمعنای واقعی کلمه نظریهپرداز است (اگر او را نظریهپرداز ننامیم پس که را بنامیم؟!) او کل عمرش را در طبق علم نهاد تا تبیینی از جامعۀ صنعتی و نظام سرمایهداری حاکم بر آن ارائه دهد و به هر نحو میان دیروز و امروز و فردای آن و نیز اجزای متعدد آن رابطه برقرار سازد، آیا از نظریه چیزی بیش از این انتظار میرود؟ ویژگی بارز اندیشۀ مارکس معترض و متعرض بودن به نظام سرمایهداری حاکم بر جامعه و کم و کیف استیلا و استثمار و استحماری بود که عملا دربرداشت. این نوع نگرش، از مارکس متفکری در سطح اعلای تفکر اجتماعی انتقادی ساخت. "جامعه شناسی انتقادی" و نظریه تضاد یا کشمکش در اندیشۀ اجتماعی محصول نظر مارکس است.
@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology
شش راهبرد برای تلفیق روشها در پژوهشهای علوم اجتماعی...
ما را در سایت شش راهبرد برای تلفیق روشها در پژوهشهای علوم اجتماعی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : orientalsociology بازدید : 164 تاريخ : پنجشنبه 29 آذر 1397 ساعت: 17:04